به نظر می‌رسد ارتباط با اینترنت قطع است.

اتصال دستگاه با اینترنت را بررسی کنید ...

کربلا ، گردان

استان خوزستان

کربلا ، گردان

دفاع مقدسجغرافیا و نظامیگردان
استان خوزستان
آخرین ویرایش: ۱۴۰۳/۱۰/۰۵ چاپ

کربلا(نور)،گردان، یکی از گردان‌های تحت‌امر لشکر ۷ولیعصر(عج)، نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.

پیشینه: گردان کربلا در ۷ اسفند۱۳۶۰ با بهره‌گیری از نیروهای کادر و تعدادی از نیروهای داوطلب اهوازی ‌که پیش از این سابقۀ حضور درگردان‌های رزمی سپاه‌پاسداران و محورهای عملیاتی را داشتند و همچنین با جذب نیرو از پایگاه‌های بسیج شهرستان اهواز تشکیل شد(پویا، ص۸۷). نام این گردان در آغاز با استناد به گفتاری از موسی‌اسکندری(1337- 1365ش) انتخاب شده بود که هنگام تشکیل گردان بیان داشته بود:« هر چه به چهرۀ این نیروها نگاه میکنم یک "نورانیت"در آن‌ها میبینم! ان‌شاءالله، ابتدا با پیروزی به کربلا بروید و بعد فاتح قدس باشید و بعد از آن مکه را فتح کنید»؛ گردان، « نور» و گروهان‌ها نیز «مکه»، «قدس» و «کربلا» نام‌گذاری شدند. این گردان با همین نام‌ در عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس و رمضان شرکت کرد و در سال ۱۳۶۱ش به «گردان کربلا» تغییر نام یافت و به همین دلیل نیز نام گروهان کربلا به «نجف‌اشرف» تغییر داده شد(شاه‌حسینی‌پور، پویا، ص۱۸۱). گردان در دو عملیات فتح‌المبین و بیت‌المقدس به ترتیب تحت‌امر تیپ۱۷دی قم (لشکر ۱۷علیبنابیطالب) و تیپ۴۳بیت‌المقدس وارد عمل شد و پیش از عملیات رمضان، در ساختار سازمانی لشکر۷ ولی‌عصر(عج) قرارگرفت و تا پایان جنگ تحمیلی  به مثابه گردان منتسب این لشکر، در عملیات‌های آفندی و پدافندی بسیاری شرکت کرد(پویا، ص۹۳-123-144).

ساختار و سازمان گردان، مانند دیگر گردان‌های سپاه‌پاسداران، متشکل از ستاد گردان (فرمانده، جانشین، معاون اطلاعات و عملیات، رئیس ستاد) و سه گروهان رزمی بود. گروهان پشتیبانی، که زیرمجموعۀ ستاد بود و شامل واحد‌های تدارکات، تسلیحات، مخابرات، پرسنلی، تعاون، بهداری و تبلیغات می‌شد، وظیفۀ پشتیبانی خدمات‌رزمی گردان را بر عهده داشت. دو دستۀ ادوات و ویژه (دستۀ ویژه متشکل از افراد باتجربه‌ای بود که به عنوان بازوی فرماندهی گردان در موارد خاص مورد استفاده قرار میگرفت) نیز در بعضی مأموریت‌ها و بخصوص در عملیات‌ها، به صورت موقت تشکیل میشد؛ همچنین، هر گروهان از کادرگروهان، شامل فرمانده، جانشین، معاون، مخابرات، تدارکات و تبلیغات و دسته‌های رزمی تشکیل شده بود. هر دسته نیز متشکل از فرمانده دسته، جانشین، معاون، تیربارچی و کمک تیربارچی، آرپیجیزن و کمک آن، تکتیرانداز، تکاورها و گروه حمل مجروح و تدارکات بود. سلاح‌های آن، شاملِ تفنگ کلاشنیکف، تفنگ ژ۳، مسلسل یوزی، تیربار گرینف، آرپی‌جی۷، خمپاره‌انداز۶۰ م.م، نارنجک‌انداز ۴۰م.م تخم‌مرغی، کلت منور، کلت کمری، و بعضاً تجهیزات غنیمتی، مانند تیربار نیمهسنگین دوشکا بود. افزایش سطح آمادگی جسمانی، دو و پیاده‌روی، اسلحه‌شناسی، تیراندازی، رزم در شب، عبور از معبر و میدان مین، چگونگی شکستن خط اول دشمن، شیوۀپاک‌سازی منطقه، حفر سنگرهای انفرادی و اجتماعی و روش به کارگیری پدافند در برابر پاتک‌های دشمن، کمک‌های اولیه، قطب‌نما، بیسیم، ش.م.ه ، شنا و قایق‌رانی و غواصی از جمله آموزش‌های گردان بود که به تناسب مأموریت‌ها و با هدف افزودن بر توان رزمی نیروها برنامه‌ریزی و اجرا میشد(شاه حسینی‌پور، پویا، ص۲۴۶و ۲۴۷).

فرماندهان گردان‌کربلا (نور) در طول دفاع مقدس: سعیددرفشان(1340-1361ش) در شروع عملیات فتح‌المبین،اسماعیلفرجوانی (1341-1365ش) به طور متناوب از۱۳۶۰تا۱۳۶۵ش(عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس، والفجر مقدماتی، بدر، والفجر۸، کربلای ۴ و برخی عملیات‌های‌پدافندی)، علیرضا‌ معینیان(عملیات‌های‌ رمضان، کربلای ۵، نصر ۴و۸ ، والفجر۱۰، بیت‌المقدس۷  و برخی عملیات‌های پدافندی)، سید‌مجید شاه‌حسینی‌پور(عملیات‌های خیبر، بدر و برخی عملیات‌های پدافندی) ایرج ریشهری(مرحله سوم کربلای۵)، و جانشینان، نادر دشتی‌پور، عبدالله محمدیان، صادق نوری و امیر صالح‌زاده بودند(کوچک، شناسنامه...، پویا، ص۹۲-109 ؛ راسخ).

اولین مکان استقرار گردان‌کربلا (نور) در آغاز شکل‌گیری و تا پیش از عملیات فتح‌المبین، ساختمان مهدکودکی در محلۀ چهارصد دستگاه اهواز بود(پویا، ص۸۷) که در آستانۀ عملیات فتح‌المبین، به روستای عَنکوش(روستایی در غرب رودخانۀ کرخه) در منطقۀ شوش تغییر مکان داد و پس از عملیات فتح‌المبین به پادگان کرخه منتقل شد و ستاد فرماندهی آن تا پایان جنگ در این پادگان بود. این نکته گفتنی است که محل استقرار گردان در طول دوران دفاع مقدس، به تناسب مأموریت‌های واگذارشده، جابه‌جا می‌شد و به مکان‌های دیگر، از جمله پادگان‌های شهید بهشتی (اهواز)، دوکوهه (اندیمشک)، آلفاآلفا (اهواز)، شهید مصطفی خمینی (اندیمشک)، شهید کاظمی (قروه درکردستان)، علی‌اکبر(حمیدیه) و پلاژ (اندیمشک) و یا دیگر اماکن غیرپادگانی انتقال می‌یافت. محل آموزش نیروهای گردان، در حاشیۀ رودخانۀ‌کرخه در اردوگاه استقراری گردان‌های رزمی لشکر۷ در پشت پادگان کرخه بود.. پادگان‌های شهید مصطفی ‌خمینی در غرب دزفول و پلاژ اندیمشک در پشت سد علی‌کلۀ دزفول، از دیگر پادگان‌های در اختیار لشکر۷ ولیعصر(عج) بود که گردان از آن‌ها هم برای آموزش نیروها استفاده میکرد(کوچک، اطلس...، ص۲۱؛ جهانی مقدم).

گردان کربلا در طول دوران دفاع مقدس در۱۷عملیات آفندی و ۱۴ مأموریت پدافندی شرکتکرد. . از زمان تأسیس تا پایان جنگ تحمیلی، ۶۳۰۴ رزمنده به این گردان پیوستند که در مجموع از این تعداد، ۲۵۳۵تن جانباز، ۱۶تن آزاده(اسیر) و ۴۰۲تن به فیض شهادت نائل آمدند(خمیسی).

سوابق مأموریت‌های آفندی و پدافندی:

مأموریت پدافندی درجبهۀ شوش(13تا۲۹ اسفند۱۳۶۰):گردان تازهتأسیس نور که برای شرکت در عملیات فتح‌المبین به منطقۀ شوش اعزام شده بود و در منطقۀ تجمع خود، حد فاصل خط مقدم و قرارگاه تیپ۱۷دی قم (لشکر ۱۷علیبنابی‌طالب)، مشغول آماده‌سازی و آموزش نیروهایش بود، از ۱۳تا۲۹ اسفند۱۳۶۰ مأموریت پدافند بخشی از جبهۀ شوش در حوالی روستای زعن (روستایی از توابع شهرستان شوش در غرب رودخانۀ کرخه، معروف به منطقۀ مقاومت) را عهده‌دار شد و گروهان قدس را دراین خط پدافندیبه کار گرفت. . ارتش عراق یک شب قبل از عملیات فتح‌المبین در روز۲۹اسفند، با پشتیبانی سنگین آتش‌توپخانه به مواضع تیپ  2لشکر۷۷پیاده ارتش در منطقۀ شلش (روستایی از توابع شهرستان شوش در غرب رودخانه) در جناح چپ خط پدافندی گروهان قدس حمله کرد؛  این گروهان، یک دسته را به منطقۀ درگیری اعزام کرد و آن‌ها به‌همراه سایر نیروهای درگیر، موفق شدند  حملۀ دشمن را دفع کنند. در این درگیری، فرمانده دسته اعزامی به فیض شهادت نائل آمد(جهانی مقدم، شیرخانی، ص ۱۰۷و ۱۰۸؛ پویا، ص ۹۵- 100؛ تحقیقات...، بش؛ موسوی‌قویدل، ص۸۹و۹۰).

عملیات فتح المبین: نبرد فتح‌المبین از۲ تا۱۰ فروردین۱۳۶۱ با رمز یازهرا(س)، به‌منظور آزادسازی ارتفاعات عین‌خوش، علی گره‌زد*، ابوصلیبیخات* و رادار، تنگ رقابیه* و ارتفاعات غرب چنانه* در منطقۀ غرب رودخانۀ کرخه و تأمین شهرهای اندیمشک، شوش و دزفول و جادۀ اهواز-اندیمشک اجرا شد(حبیبی، دزفول، شوش، اندیمشک در جنگ، ص۹۱و۹۲؛ عملیات فتح‌المبین، آزادسازی غرب کرخه، ص۱۶-18). قرارگاه مرکزی کربلا (مشترک بین سپاه‌پاسداران و ارتش) با به‌کارگیری چهار قرارگاه‌ قدس، نصر، فجر و فتح فرماندهی و هدایت کلی عملیات را بر عهده داشت. قرارگاه فجر مأموریت داشت با سه قرارگاه فرعی فجر۱،۲،۳ ابتدا تپه‌ ابوصلیبیخات را تأمین و سپس با ادامۀ تک، تپه‌رادار و سایت‌های ۴و۵ را تصرف کند و نیروی احتیاط فرماندهی قرارگاه کربلا را تشکیل دهد. گردان‌کربلا (نور) تحت‌امر تیپ۱۷قم، به صورت ادغامی با تیپ ۲قوچان لشکر۷۷پیاده ارتش در قالب قرارگاه فرعی فجر۲ در این عملیات شرکت داشت (عملیات فتح‌المبین، آزادسازی غرب کرخه، ص۹-23؛ موسوی ‌قویدل، ص۸۱-97؛ جوادی‌پور و دیگران، ص۱۷۷).

گردان نور(کربلا) در مرحلۀ نخست عملیات، که از ساعت۳۰دقیقه بامداد ۲فروردین آغاز شد، با دو گروهان خط‌شکن قدس و مکه و گروهان کربلا در احتیاط، به‌همراه سایر گردان‌های قرارگاه فرعی فجر۲، در محور زعن و عَنکوش وارد عمل شد و به سمت مواضع دشمن در دامنۀه تپه‌های ابوصلیبیخات حرکت کرد و  با وجود کشف پیشروی یگان های قرارگاه فجر، در همان ساعات اولیه، که با اجرای آتش شدید توپخانه و مقاومت سرسختانۀ نیروهای دشمن در خطوط مقدم پدافندی همراه بود، توانست مقاومت‌های اولیۀ دشمن را درهم  شکند و تا ساعت ۵ بامداد، تا ‌نزدیکی مواضع توپخانۀ دشمن در منطقۀ سِندال (روستا و باتلاقی در بخش فتح‌المبین شهرستان شوش) در عمق حدود۱۰کیلومتری پیش برود و جناح‌جنوبی دشمن را در تپۀ ‌ابوصلیبیخات تهدید کند. (جوادی‌پور و دیگران، ص۱۸۰-196؛ موسوی ‌قویدل، ص۹۸؛ جهانی مقدم، شیرخانی،ص ۱۱۴؛ شهبازی).

در مرحلۀ دوم عملیات، که ازساعت ۱بامداد ۴ فروردین آغاز شد، گردان نور همراه با سایر یگان های قرارگاه فجر۲ به منظور تداوم فشار در تپۀ‌ ابوصلیبیخات وارد عمل شدند  و توانستند خط مقدم دشمن  و رادار آن‌ها را در اطراف تپه‌های ابوصلیبیخات درهم بشکنند و تا دامنه‌های جنوبی تپۀ ابوصلیبیخات پیشروی و این منطقه را از وجود نیروهای دشمن پاک کنند(جوادی‌پور و دیگران، ص۲۰۲-207؛ عملیات فتح‌المبین، آزادسازی غرب کرخه، ص۳۳؛ حبیبی، اطلس خوزستان...، ص۱۷۰).

گردان نور(کربلا)در  مرحلۀ سوم عملیات هم، تک خود را از ساعت۳:۳۰ بامداد۷ فروردین همراه دیگر یگان های قرارگاه فجر۲ برای درهمشکستن مواضع دشمن در دامنۀ تپۀ ابوصلیبیخات آغاز کردند و موفق شدند تپه‌های ۱۰۷و۱۰۴ از مواضع اصلی و بسیار مستحکم دشمن را در دامنة جنوبی و شرقی  ابوصلیبیخات تصرف کنند و ضمن پاکسازی منطقۀ شلبیه و زعن،مقاومت‌های باقی‌ماندۀ دشمن را در منطقه خنثی نمایند. گردان سپس همگام با سایر یگان های قرارگاه فجر، که تپۀ۱۲۰در جنوب شرقی ابوصلیبیخات را تصرف کرده بودند، به پیشروی ادامه دادند و سرانجام تا ساعت۱۲ظهر، همۀقسمت‌های شرقی و جنوبی تپه‌های ابوصلیبیخات را تأمین کردند و آن را با متصرفات یگان های قرارگاه نصر، که با انجام یک مانور احاطه‌ای از جناح شمال‌غربی دشمن را دور زده و دامنۀ‌ غربی تپه‌های ابوصلیبیخات، رادار و سایت‌های ۴و۵ را به‌طور کامل تصرف کرده بودند،  به هم پیوستند و در دامنۀ غربی آن پدافند کردند(معین‌وزیری، ص۱۶۶و۱۶۷؛ موسوی‌قویدل، ص۱۱۷؛ پویا، ص ۱۰۷-140).

پس از پایان عملیات فتح‌المبین، گردان نور(کربلا) از زیر امر تیپ۱۷قم خارج و برای شرکت در عملیات بیت‌المقدس به‌ اهواز تغییر مکان کرد. در عملیات فتح المبین، تعداد زیادی از رزمندگان گردان مجروح شدند؛۲نفر به اسارت درآمدند و ، از جمله سعید درفشان(1340-1361ش) فرمانده گردان به شهادت رسیدند(جوادی‌پور و دیگران، ص ۲۲۹-233؛ معین‌وزیری، ص۱۶۹-174؛ موسوی‌قویدل، ص ۱۱۸-121؛ پویا، ص ۱۰۷-140).

مأموریت پدافند در منطقۀ دب‌حردان(1تا ۹ اردیبشهت ۱۳۶۱): گردان نور(کربلا) پس از انتقال به اهواز، برای شرکت در عملیات بیت‌المقدس تحت‌امر تیپ تازه تأسیس ۴۳بیت‌المقدس اهواز به فرماندهی حسین کلاه‌کج(ستایش‌فر) قرارگرفت و در مکانی به نام آلفاآلفا(مهمانسرای گروه ملی فولاد خوزستان و محل فعلی بیمارستان شهید بقایی) مستقر شد و به سازماندهی، آموزش و آمادگی نیروهای خود پرداخت. با نزدیک شدن به زمان عملیات، مسئولیت قسمتی از خط پدافندی این تیپ در محور دُب‌حَردان(روستایی در۷ کیلومتری جنوب‌غربی شهر اهواز، حدّ فاصل جاده اهواز- خرّمشهر تا کانال دغاغله(سلمان) به این گردان واگذار شد؛ این اقدام، به‌منظور آشنایی نیروهای گردان با منطقه و کسب آمادگی‌های لازم برای شرکت در عملیات بیت‌المقدس از ۱تا ۹ اردیبهشت ۱۳۶۱صورت گرفت. . گردان در این  مأموریت، با دو گروهان در خط کربلا و قدس و گروهان مکّه در احتیاط، اقدام به پدافندکرد . فاصلۀ خط مقدم نیروهای خودی در این منطقه که به خط پدافندی نجار(سعید نجار، فرمانده محور) معروف بود، با مواضع دشمن، بسیار نزدیک بود و درگیری‌ها در آن شدت داشت(پویا، ص ۱۲۴)

عملیات بیت‌المقدس: این نبرد از۱۰اردیبهشت تا ۳خرداد۱۳۶۱ در منطقۀ غرب رودخانۀ کارون* و با رمز یا‌علی‌بن ‌ابیطالب(ع)، با هدف آزادسازی شهرهای خرمشهر* و هویزه*، جادۀ اهواز- خرمشهر* و خارج کردن شهرهای اهواز، حمیدیه*، سوسنگرد* و جادۀ اهواز-آبادان* از تیررس توپخانۀ دشمن و تأمین مرز بین‌المللی اجرا شد(عملیات بیت‌المقدس، آزادی خرمشهرص۱۰-14؛ درودیان، ج ۲، ص۲۲۱؛ بختیاری، معارف جنگ، ص۱۷۷و۱۷۸).

گردان نور در این نبرد تحت‌امر تیپ ۴۳بیت‌المقدس و در قالب قرارگاه فرعی قدس۵ که فقط رزمندگان این تیپ را در برمی‌گرفت ، شرکت  کرد(تحقیقات...، بش؛کیهان‌پناه، ص۸۸-90؛ بختیاری، عملیات بیت‌المقدس، ص۵۰و۵۱ ؛ عملیات بیت‌المقدس، آزادی خرمشهر، ص۲۰). قرارگاه قدس۵ (تیپ۴۳بیت‌المقدس) در مرحلۀ اول عملیات، مأموریت داشت در جبهۀ نورد(دبّ‌حردان) حد فاصل کانال دغاغله (سلمان) و روستای فرسیه در غرب و رودخانۀ کارون در شرق، تک کند و خاکریزهای مقدم دشمن رابگیرد . این منطقه از نظر فضای مانوری و گسترش یگان ها محدودیت داشت و به طورکامل به عرض جادۀ اهواز- خرمشهر و یکی دو معبر باریک مشابه متکی بود؛ چرا که مناطق وسیعی از دو طرف جاده در این ناحیه ‌را آبگرفتگی‌های مصنوعی پوشانده بود و تنها سطح جاده و حاشیۀ باریکی در کناره‌های آن از آب بیرون مانده بود که نیروهای پیاده تیپ برای هجوم به مواضع پدافندی دشمن، متکی به آن بودند؛ بنابراین، باید با گشودن جادۀ اهواز- خرمشهر، آبگرفتگی را پشت سر می‌گذاشتند و به ‌طرف پادگان حمید پیشروی می‌کردند؛به همین سبب، تیپ۴۳(قدس۵) درطرح‌ مانور خود، جبهۀ نورد را به دو محور غربی(سمت راست) و شرقی(سمت چپ) جادۀ اهواز- خرمشهر تقسیم کرد و گردان‌های خط‌شکن و احتیاط خود را در این دو محور  به کار گرفت. گردان نور مأموریت داشت در محور غربی و حدفاصل جادۀ اهواز- خرمشهر در سمت چپ تا کانال سلمان و آب‌گرفتگی در سمت راست وارد عمل  شود، خاکریزهای مقدم دشمن را تصرف  کند و به دیگر گردان‌ تیپ که از محور شرقی  ۀ اهواز- خرمشهر پیشروی می کرد، روی این جاده  ملحق شود. (بختیاری، عملیات بیت‌المقدس، ص۹۲؛ کیهان‌پناه، ص۱۱۴؛ پویا، ص۱۲۳-130).

با شروع مرحلۀ نخست عملیات در ساعت۳۰دقیقه بامداد۱۰اردیبهشت،گردان نور پیشروی و یورش به سمت مواضع دشمن در منطقۀ نورد(دب حردان) را از معبر کنار کانال آغاز کرد. پس از اندک زمانی، دشمن سمت تک رزمندگان تیپ (قدس۵) را کشف کرد و به روی نیروها آتش گشود؛ اما  با وجود آتش شدید توپخانه و مقاومت دشمن، گردان‌های تیپ۴۳  موفق شدند تا ساعت ۴بامداد از سمت راست و چپ جاده تا عمق حدود سه کیلومتری پیشروی و خاکریز‌های مقدم دشمن را تصرف کنند. گردان نور نیز پس از یک درگیرى شدید با نیروهای عراقی توانست خاکریز اول دشمن را در نزدیکی عباویه  بشکند و روی قسمتی از آن مستقر شود، ولى با مقاومت دشمن مواجه شد و موفق نشد به گردان سمت چپ خود ملحق شود. با روشن شدن هوا، مقاومت دشمن بیشتر شد و از ساعت  6بامداد پاتک‌های سنگینی را به قصد بازپس‌گیری مواضع خود از سمت راست تیپ آغاز کرد؛ در نتیجه تلفات نیروهاى خودی افزایش یافت و گردان‌های تیپ۴۳بیت‌المقدس که به ‌بخش‌هایی از استحکامات عراقی‌ها دست یافته بودند و سعی در توسعۀ آن داشتند، ناچار به عقب‌نشینی شدند. به این ترتیب، در پایان روز نخست ، فقط سرپل کوچکی از خاکریز اول دشمن در اختیار تیپ ۴۳بیت‌المقدس باقى ماند. گردان‌نور(کربلا) که در نخستین روز عملیات به شدت آسیب دیده و توان عملیاتی‌اش را تا حد زیادی از دست داده بود، برای بازسازی و تجدید سازمان به عقبۀ تیپ منتقل شد(پویا، ص۱۲۳-130؛ کیهان‌پناه، ص۱۳۰-134؛ رشید، ص۱۱۴ بختیاری، عملیات بیت‌المقدس، ص۹۵).

گردان پس از بازسازی و تجدید سازمان از ۲۵ اردیبهشت۱۳۶۱ و هنگام اجرای مرحلۀ سوم عملیات وارد عمل شد. در این مرحله، که از ۱۹اردیبهشت آغاز شد و۱۰روزبه طول انجامید، تیپ‌۴3بیت‌المقدس مأموریت تأمین و پوشش خط دفاعی ، جلوگیری از رخنۀ دشمن و تهدید جادۀه اهواز- خرمشهر را در منطقۀ عمومی ایستگاه گرمدشت بر عهده داشت؛ منطقه‌ای که به ‌موازات مرز بین‌المللی، از جنوب تقاطع جادۀ حسینیه با مرز شروع می‌شد و در هجده کیلومتری جنوب این تقاطع به پایان می‌رسید. گردان نور مسئولیت پوشش جناح جنوبی و چپ خط‌ دفاعی تیپ را به ‌سمت شلمچه عهده‌دار بود(کیهان‌پناه، ص۱۷۳-180؛ بختیاری، عملیات بیت‌المقدس، ص۱۳۴؛ رشید، ص۱۲۳؛ پویا، ص ۱۳۸)

در مرحلۀ چهارم عملیات، که از ساعت۲۳:۳۰روز۱خرداد با پیشروی قرارگاه‌های فتح، فجر و نصر به سمت مواضعدشمن برای محاصرۀ خرمشهر آغاز شد و تا آزادسازی این شهر در۳خرداد۱۳۶۱ ادامه داشت، گردان ‌نور به همراه سایر گردان‌های تیپ‌43 بیت‌المقدس همچنان مأموریت تأمین خط مرزی و درگیر نگهداشتن دشمن را در جنوب جادۀ حسینیه بر عهده داشت. در نبرد بیت‌‍‌المقدس، شمارزیادی از رزمندگان گردان مجروح شدند و بیست نفر نیز به فیض شهادت نائل آمدند(کیهان‌پناه، ص۱۹۸-202؛ رشید، ص۱۲۸؛ پویا، ص۱۳۸).

عملیات رمضان: این نبرد از ۲۲تیر تا ۸ مرداد۱۳۶۱ به مدت ۱۸روز با رمز یا‌مهدی‌ادرکنی(عج) و با هدف حضور قوای نظامی ایران در کرانۀ شرقی شط‌العرب و تسلط بر  گذرگاه‌های ورودی/ منتهی به بصره اجرا شد(حبیبی، خوزستان در جنگ، ص۱۸۷؛ حسینی، عملیات رمضان، ص۹۷؛ مرکز تحقیقات جنگ، عملیات رمضان،ص۲۱). تیپ ۷ولیعصر(عج) در این عملیات تحت امر قرارگاه نصر مأموریت داشت با پیوستن به تیپ۲لشکرپیاده۲۱حمزه در قالب قرارگاه فرعی نصر۲ در مرحلۀ دوم عملیات از جنوب پاسگاه زید عراق تک را آغاز کند و ضمن انهدام سپاه و تجهیزات دشمن، خود را به کانال پرورش‌ماهی برساند و در آنجا پدافندکند؛ در مرحلۀ سوم نیز مأموریت داشت حدود یک کیلومتر از وسط همین منطقه، بین پاسگاه زید تا آبگرفتگی در جنوب را، تحویل بگیرد و پس از اجرای تک و انهدام سپاه دشمن، خود را به کانال پرورش‌ماهی برساند و پشت خاکریز احداث‌شده پدافند کند؛ در مرحلۀ پنجم هم قرار بود پس از تصرف سه موضع مثلثی‌شکل در شمال پاسگاه زید توسط قرارگاه فتح، بنا به دستور وارد عمل شود(کوچک، شناسنامه...، ص۱۱۰؛ حسینی،  عملیات رمضان، ص۹۴)

گردان نور که در آستانۀ عملیات و با انحلال تیپ ۴۳بیت‌المقدس در ساختار سازمانی تیپ۷ولیعصر(ج) قرار گرفته بود، بعد از جذب نیرو و سازماندهی جدید، برای کسب آمادگی و آموزش نیروها به مدت بیست‌روز در پادگان دوکوهه استقرار یافت. سپس برای شرکت در عملیات رمضان به منطقۀ کوشک اعزام شد و  با پیوستن به گردان ۱۶۹ ازلشکر۲۱حمزه در مراحل دوم و پنجم عملیات شرکت کرد (کوچک، شناسنامه...، ص۱۱۹؛ جهانی‌مقدم، شیرخانی، ص۱۴۱؛ نصاری پور، ص۱۶۷).

در مرحلۀ دوم عملیات، که از ساعت۲۰:۳۰ روز ۲۵تیر با هدف توسعۀ سرپل به دست‌آمده در داخل خاک عراق و گسترش آن تا کانال پرورش‌ماهی آغاز شد، گردان‌نور در جناح راست خط‌حد واگذار شده به تیپ۷ در جنوب پاسگاه زید وارد عمل شد و با شکستن خط اول دشمن، حدود ۵ کیلومتر پیشروی کرد؛ ولی به سبب  انبوه آتش و مقاومت دشمن، پیشروی بیشتر گردان ممکن نشد و در ادامه نیز براثر افزایش فشار و آتش شدید دشمن، در حالی که سازمان و انسجام خود را از دست داده بود، به مواضع قبل از آغاز حمله در حوالی پاسگاه زید عراق بازگشت. در مرحلۀ پنجم عملیات که از ساعت ۲۱روز۶ مرداد با هدف انهدام دشمن و تصرف و تأمین مواضع پدافندی مثلثی شکل در شمال پاسگاه زید عراق و پیشروی در غرب این مواضع آغاز شد، گردان به محض شروع حرکت در شمال پاسگاه زید،  به دلیل ناموفق بودن عملیات در این شب و دستور قرارگاه کربلا مبنی بر توقف و عقب‌نشینی تمام یگان ها، مأموریتش لغو شد و به عقب بازگشت(کوچک، شناسنامه...،ص۱۱۹؛ مرکز تحقیقات جنگ، عملیات رمضان، ص۴۷-51؛ جهانی مقدم، شیرخانی، ص۱۵۰). در عملیات رمضان، ۶ نفر از رزمندگان گردان به شهادت رسیدند(پویا، ص۱۶۱).

مأموریت پدافند در منطقۀ طلائیه(16 مرداد تا ۲۵ مهر ۱۳۶۱): پس از عملیات رمضان، مسئولیت پدافند قسمتی از خطوط مقدم در منطقۀ طلائیه به گردان نور واگذار شد. در این مأموریت پدافندی،۴تن از رزمندگان گردان به شهادت رسیدند و شماری نیز زخمی شدند(ستاد گردان، ص۱۶۷؛ تحقیقات...، بش).

مأموریت پدافند در منطقۀ شرهانی(8 آبان تا ۳۰ آذر ۱۳۶۱): همزمان با اجرای عملیات محرم که از۱۰آبان ۱۳۶۱ با رمز یا زینب‌کبری(س) در جنوب دهلران، حدفاصل موسیان تا فکه و با هدف آزادسازی سرزمین‌های اشغالی ایران در اطراف ارتفاعات و کوه های مرزی حمرین در جنوب دهلران آغاز شده بود(علایی،ج۱، ص۵۷۷)،گردان نور که پس از اجرای مأموریت پدافندی منطقۀ طلائیه در پادگان دوکوهه مشغول سازماندهی، آموزش و آماده‌سازی نیروهایش بود، مأموریت یافت تا زیرامر تیپ۷ ولیعصر(عج) در این عملیات شرکت کند؛ اما به دلیل این که عملیات محرم ادامه پیدا نکرد، مأموریت پدافند بخشی از منطقۀ عملیاتی به تیپ۷ و گردان‌هایش واگذار شد و گردان نور هم پدافند از دامنۀ تپۀ ۱۷۵ و دشت اطراف آن را بر عهده گرفت؛  در این مأموریت که تا ۳۰آذرماه ادامه داشت، عده‌ای از نیروهای گردان مجروح شدند و ۱۸نفر نیز به شهادت‌ رسیدند( اقبال‌منش)

عملیات والفجر مقدماتی: این نبرد از ۱۷تا۲۰ بهمن۱۳۶۱، با رمز یا‌الله در شمال غربی استان خوزستان و جنوب غربی استان ایلام، حدفاصل پاسگاه مرزی فکه تا تنگ‌چذابه در زمینی پوشیده از رمل، با هدف پیشروی به سوی شهر العمارۀ عراق اجرا شد(علایی، ج۱،ص۵۹۴ ؛ اطلس فشرده نبردهای زمینی، ص۷۰).

پیش از آغاز عملیات و در نیمۀ دوم سال۱۳۶۱ش با گسترش سازمان ‌رزم سپاه پاسداران، تیپ۷ولیعصر (عج) از۱آذر۱۳۶۱به لشکر ارتقاء یافت(کوچک، اطلس‌...، ص۲۶) و تیپ‌1پیاده، با محوریت پاسداران و رزمندگان شهرستان اهواز تشکیل شد و گردان‌ نور تحت‌امر تیپ۱ قرار گرفت. گردان در این بازۀ زمانی تعدادی از نیروهای باتجربۀ خود را برای تقویت کادر به گردان‌‌های جدید اهواز، شامل ایثار، کوثر و صف واگذار کرد؛ هم‌چنین با توجه به محبوبیت گردان نور و جلوگیری از هجوم نیروهای جدید به آن،  نام گردان به «کربلا» تغییر داده شد(پویا، ص۱۷۹؛ شاه‌حسینی‌پور؛ کوچک، شناسنامه...، ص۱۲۸). هم چنین گردان در آستانۀ عملیات و از۱۰دی۱۳۶۱ نیروهای خود را به مناطق تجمع رقابیه و فکه اعزام و در آنجا مستقر کرد؛ سپس گردان، با اجرای آموزش‌های رزمی و انجام رزمایش‌های مختلف و کسب آمادگی‌های لازم، برای شرکت در عملیات والفجر مقدماتی آماده شد(شاه حسینی پور).

تیپ۱پیاده لشکر۷ ولیعصر (عج) در مرحلۀ اول عملیات مأموریت داشت در منطقۀ واگذارشده، حدفاصل پاسگاه‌های مرزی صفریه تا کرامۀ عراق (غرب جادۀ فکه-چذابه)، ضمن شکستن خط و منهدم کردن نیروهای دشمن، منطقه را پاکسازی کند و خود را به جادۀ آسفالت پاسگاه شیب (منطقه و پاسگاهی‌ مرزی در خاک عراق، مقابل چذابۀ ایران‌ برساند که با یک جاده به نام شیب به شهر العماره متصل میشود). تیپ۱درمرحلۀ دوم نیز در مقام احتیاط لشکر۷ مأموریت داشت برای تصرف پل غزیله (پلی روی رودخانه/ نهر مشرح عراق) در محل‌تلاقی جاده‌های پاسگاه‌شیب- العماره و فکه-العماره در استان میسان عراق و تأمین آن وارد عمل شود(کوچک، شناسنامه...، ص۱۲۶؛ کوچک، اطلس...، ص۱۳۹).

تیپ۱لشکر۷ در مرحلۀ نخست که از ساعت۲۱:۳۰ روز ۱۷بهمن۱۳۶۱، از پنج محور شمال و جنوب پاسگاه مرزی رشیده و صفریه آغاز شد، با اجرای ستون کشی در عصر همان روز گردان‌های خود را در جنگل عمقَر(امقر)* و تپهماهورهای نزدیک آن مستقر کرد و آماده شد تا پس از نفوذ لشکرهای۱۵امام‌حسن‌مجتبی(ع) و ۸ نجف در مواضع عراقی ها، در حد فاصل پاسگاه صفریه تا پاسگاه وهب عراق وارد عمل شود. تیپ۱ باید با دوگردان خط‌شکن کربلا و ایثار و دو گردانِ دنبال‌کنندۀ ثارالله و ابوذر، فاصلۀ بین جنگل عمقر تا پاسگاه صفریه را بپیماید و عملیات را شروع کند؛ بدین منظور،گردان‌کربلا درکنار خاکریز خودی تا صبح عملیات منتظر دستور حرکت ماند، ولی به دلیل موفق نبودن یگان های مذکور، وارد عمل نشد و به اردوگاه عقبۀ لشکر۷ بازگشت(کوچک، اطلس...، ص۱۴۱و۱۴۲؛ کوچک...، ص۱۳۷و۱۳۸).

پدافند در منطقۀ پاسگاه زید(11آبان تا۲۰بهمن۱۳۶۲): بعد از عملیات والفجر۱ که در تاریخ ۲۱فروردین۱۳۶۲ اجرا شد، ابتدا مأموریت پدافند روی تپه‌های۱۴۲شرهانی به تیپ۱لشکر۷ واگذار شد  و گردان‌کربلا در این مأموریت پدافندی شرکت کرد (پویا، ص۲۰۱؛ کوچک، شناسنامه...، ص۱۵۶-159). پس از آن، با واگذاری خط پدافندی منطقۀ پاسگاه زید به تیپ‌1 لشکر۷، گردان کربلا از تاریخ ۱۰آبان۱۳۶۲به مدت۳ ماه و ۱۰ روز مأموریت پدافند در قسمتی از خط پاسگاه زید را بر عهده گرفت. گردان در این بازۀ زمانی علاوه بر انجام امور رزمی، اقدامات مهندسی بسیاری را، نظیر تکمیل سنگرها در خاکریزهای نوساز، حفر کانال‌، ایجاد کمین و... برای  آسان‌سازی/ کمک کردن به عملیات آینده اجرا کرد. در این مأموریت پدافندی، شماری از نیروهای گردان مجروح شدند و شش تن نیز به فیض شهادت نائل آمدند(پویا، ص ۲۰۳؛ تحقیقات...، بش؛ شاه‌حسینی‌پور).

عملیات خیبر: این نبرد از ۳ تا ۲۲ اسفند۱۳۶۲ با رمز یا رسول‌االله(ص) در دو محور هورالهویزه و منطقۀ پاسگاه زید با هدف تصرف مناطق حساسی که می‌توانست زمینه‌ساز هجوم به بصره باشد، اجرا شد. قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء(ص) با دو قرارگاه نجف به فرماندهی سپاه‌پاسداران در محورشمال(هورالهویزه) و قرارگاه‌کربلا به فرماندهی ارتش در محور جنوب(پاسگاه زید)، هدایت این نبرد را بر عهده  داشتند. قرارگاه کربلا مأموریت داشت در مرحلۀ اول عملیات، حدفاصل کوشک در شمال و شلمچه در جنوب به سمت غرب پیشروی کند و ضمن تصرف کرانۀ نهر کتیبان در شرق شط‌العرب، پل‌های روی آن را تحت کنترل درآورد(عملیات خیبر، تصرف جزایر...، ص۲۰-24؛ حسینی، نبردهای سال۱۳۶۲...،ص۳۱۱-320). در این مرحله، لشکر ۷ولیعصر (عج) تحت‌امر قرارگاه کربلا به صورت ادغامی با لشکر۷۷خراسان در قالب قرارگاه فرعی کربلا۱ وارد عمل شد(کوچک، اطلس...، ص ۱۵۵).

در مرحلۀ نخست عملیات، که از ساعت۱۸:۳۰روز سوم اسفند آغاز شد، گردان کربلا تحت‌امر تیپ۱لشکر۷،   پیوسته به تیپ ۲لشکر۷۷ به مثابه احتیاط لشکر۷ وارد عمل شد. به سبب موفق نشدن/ شکست یگان‌های عمل‌کننده در منطقۀ پاسگاه زید و توقف عملیات آفندی قرارگاه کربلا در روز۴اسفند، لشکر۷ مأموریت یافت در مرحلۀ دوم عملیات،تحت‌امر قرارگاه نجف به صورت ادغامی با لشکر۲۱حمزۀ ارتش در منطقۀ طلائیه وارد عمل شود. در این مرحله از عملیات، که از۱۰ اسفند ۱۳۶۲ آغازشد،نخست گردان کربلا تحت ‌امرتیپ۱در قالب احتیاط لشکر۷ وارد عمل شد و یک روز بعد نیز پس از ناکامی تیپ۳ لشکر۷، در نقش نیروی دنبال‌کنندۀ گردان‌های خط‌شکن تیپ ۱ لشکر۷ که مأموریت یافت  خط اول دشمن را  تصرف کند؛ بنابراین، به سمت مواضع دشمن حرکت  کرد،  اما به دلیل استحکام مواضع پدافندی دشمن و مقاومت شدید او و نیز  ناکامی گردان‌های خط‌شکن، نتوانست وارد عمل  شود(حسینی، نبردهای سال۱۳۶۲تا...، ص ۳۲۰-331؛ کوچک، اطلس...، ص ۱۵۵-160؛ کوچک، شناسنامه...، ص۱۷۰-175).

مأموریت پدافندی در منطقۀ چنگوله(21 آبان تا ۲۳ آذر۱۳۶۳): در نیمۀ دوم سال۱۳۶۳به لشکر۷ ولیعصر (عج) مأموریت داده شد که برای مقابله با  توطئۀ جدید عناصر سازمان مجاهدین خلق و  کردهای ضد انقلاب، که با حمایت ارتش بعث عراق با کمین کردن، جاده‌های استان ایلام را نا‌امن کرده بودند، در جادۀ دهلران به مهران مستقر شود و تأمین آن را به عهده گیرد. لشکر نیز از۲۱آبان، گردان کربلا را با هدف تأمین این جاده در منطقۀ چنگوله مستقر کرد. گردان کربلا مأموریت محوله را با استعداد حدود یک گروهان، با اجرای عملیات گشت‌زنی در جاده‌ها و نیز استقرار شبانه روی بلندی‌های منطقه به انجام رساند. این مأموریت، که تا ۲۳ آذر۱۳۶۳ ادامه داشت و اولین مأموریت گردان در خارج از جبهه‌های جنوب به حساب می‌آمد، تلفاتی در پی نداشت (کوچک، شناسنامه ص۱۸۵؛ پویا، ص۲۲۴)

عملیات بدر: این نبرد از۲۰ تا ۲۶ اسفند۱۳۶۳، با رمز یا فاطمه‌الزهرا(س)، به‌منظور قطع جادۀ بصره-العماره و تهدید بصره از شمال اجرا شد. قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) با به کارگیری سه قرارگاه کربلا، نجف، و نوح هدایت این نبرد را بر عهده داشت(حبیبی، اطلس خوزستان در...، ص۱۹۷). لشکر۷ با انحلال تیپ‌هایش، بار دیگر براساس ساختار گردانمحور در این عملیات شرکت کرد و تحت‌امر قرارگاه‌ نجف مأموریت یافت در خط حد واگذار شده‌ از نهر مختار، در یک‌ونیم‌کیلومتری جنوب آبراه نینوا (آبراه مواصلاتی در بخش عراقی هورالهویزه که در عملیات خیبر توسط رزمندگان سپاه تصرف شد) تا یک کیلومتر مانده به جاده خندق (پدالْحِچُرْدِه) با عبور از آبراه‌های نینوا و صفین (آبراه مواصلاتی در بخش عراقی هورالهویزه و یکی از معابر رزمندگان در عملیات بدر) تک کند و ضمن انهدام کمین‌ها و شکستن خط دشمن، منطقه را حدفاصل خط صفین و جادۀ خندق تا دجله پاک‌سازی نماید (کوچک، شناسنامه...، ص۱۸۸-190؛ کوچک، اطلس...، ص۱۶۵و۱۶۶).

پیش از آغاز عملیات گردان کربلا، به منظور کسب آمادگی‌ لازم برای شرکت در این نبرد، تمهیدات زیادی اندیشیده شد،  مانند اعزام فرماندهان و مسئولان به هورالهویزه  برای توجیه، آشنایی و شناسایی منطقه و استفاده از تجربیات یگان‌های شرکت‌کننده در عملیات خیبر، جذب نیروهای باتجربه و تشکیل دسته‌های ویژه و غواص، آموزش‌های تخصصی آبی‌خاکی و تربیت نیروهایی که توانایی اجرای همزمان مأموریت و عملیات در آب و خشکی را داشته باشند. . گردان در آستانۀ عملیات نیز پس از سازماندهی نیروهای داوطلب جدید، گروهان‌هایش را برای فراگیری آموزش‌های غواصی، قایقرانی، پاروکشی، پدافند در ساحل دور و نزدیک، سرپل‌گیری در آب، شنا، عبور از باتلاق، راهپیمایی‌های طولانی و ... به پادگان پلاژ اندیمشک اعزام کرد؛ هم چنین تعدادی از اعضای کادر و افراد باتجربه را برای آموزش های تخصصی به تهران  فرستاد(پویا، ص۲۱۴-230-242-264).

در مرحلۀ  نخست عملیات که مقرر بود از ساعت ۲۳روز۲۰ اسفند۱۳۶۲ آغاز شود، گردان خط‌شکن کربلا در ساعت ۹صبح روز بیستم از اسکلۀ سهراه شعبان حرکت به سمت دشمن را آغاز کرد و پس از عبور از آبراه‌های جمل و غدیر، حدود ساعت ۱۱ صبح به ۲۰۰ متری نقطه‌ای موسوم به پنچ راه رسید؛ دو گروهان نجف و مکۀ این گردان، در اولین راه فرعی که از قبل آماده شده بود مستقر شدند. گروهان قدس نیز به فرماندهی معاون گردان مسیرش را به سمت شمال ادامه داد و ساعت۱۱:۳۰ پس از رسیدن به محل استقرار نیروهایی از لشکر۵ نصر، در منطقه‌ای میان آبراه‌های شریف و صفین، هماهنگی لازم را برای حرکت از آبراه شریف در ساعت۱۸ برای شکستن خط دشمن را با آن ها به‌عمل آورد. گروهان‌ها تا ساعت ۱۷همان روز در قایق‌ها با استتار کامل و به حالت آماده‌باش منتظر دستور پیشروی و حمله به دشمن ماندند و از ساعت ۱۸ حرکت خود در آبراه‌ها را آغاز کرده،  تا ساعت ۲۲:۴۵خود را به۲۰۰تا۳۰۰ متری دژ(سیل‌بند) در ساحل غربی هورالهویزه رساندند. قرار بود نیروهای تمام محورها، رأس ساعت ۲۳ به خط دشمن حمله کنند، ولی گردان بلال که در محور آبراه نینوا وارد عمل شده بود، پیش از این ساعت به خط دشمن زد. گردان کربلا به محض اطلاع از رسیدن گردان بلال به سیل‌بند و شروع درگیری، با شتاب بیشتری خود را به سیل‌بند رساند و حدود ساعت ۲۳ به خط دشمن حمله کرد. دشمن در منطقۀ روبروی گردان، یک تیربار دوشکا، یک آر. پی. چی۱۱ و یک توپ ضد‌هوایی دولول مستقر کرده بود و به راحتی می‌توانست سطح آب هور را به رگبار ببندد ؛در این موقع بی‌درنگ روی دو گروهان نجف‌اشرف و مکه که با دستور فرجوانی، فرمانده گردان از آبراه صفین وارد عمل شده بودند، آتش گشود. با وجود این، نیروهای این دو گروهان‌ توانستند به راحتی روی سیل‌بند پیاده  شوند، خط دشمن را بشکنند و سمت چپ و راست سیل‌بند را پاکسازی کنند؛ ولی گروهان قدس که پشت سر نیروهای لشکر ۵ نصر قرارداشت، به دلیل تعلل نیروهای آن لشکر در صد متری عراقی‌ها مانده بود. از این رو، به‌دستور فرمانده‌اش با بلم به خط دشمن زد و ساعت ۲۳:۱۰ دقیقه روی سیل‌بند قرارگرفت و در ساعت ۰۰:۳۰بامداد با دو گروهان دیگر الحاق کرد. به این ترتیب گردان کربلا توانست قبل از وارد عمل شدن گردان‌های مرحلۀ دوم، با استقرار روی دژ و پاکسازی و تأمین منطقۀ واگذار شده به عرض چهارکیلومتر، مأموریت خود را در شب اول به پایان رساند. اسماعیل فرجوانی، فرمانده گردان کربلا در لحظات نخست این حمله مجروح  شد و مسئولیت گردان به جانشین وی، مجید شاه‌حسینی‌پور واگذار گشت(کوچک، شناسنامه ...، ص۱۹۸-201؛ کوچک، اطلس...، ص۱۶۹).

در۲۲اسفند۱۳۶۳و شب سوم عملیات نیزگردان‌کربلا که استعداد هر یک از گروهان‌هایش به دلیل تلفات وارده  در دو روز نخست عملیات به حدود ۶۰ نفر تقلیل یافته بود، برای تسخیر چهارراه خندق وارد عمل شد. این گردان در ساعت ۲۳ نیروهایش را از پد شمال آبراه صفین حرکت داد و دو دسته از آن ها را از دو جناح به سمت چهارراه فرستاد. این دو دسته توانستند خود را به پشت نیروهای عراقی برسانند و چهارراه را پاکسازی و سپس ۵۰۰ متر به طرف شمال آن پیشروی کنند. گردان مالک‌اشتر هم که احتیاط گردان‌کربلا بود، حدود ۷۰۰ متر از شرق چهارراه را پاکسازی کرد. این چهارراه تا نزدیکی ساعت۴ صبح تحت تصرف کامل گردان کربلا قرار داشت، ولی پس از آنکه لشکر۷ مطمئن شد لشکرهای۵ نصر و امام‌حسین(ع) که قرار بود به ترتیب از شرق و شمال چهارراه خندق  وارد عمل شوند، دیگر نمیتوانند حرکت کنند و آتش دشمن نیز روی چهارراه متمرکز شده است، به گردان‌های خود دستور عقب نشینی داد. این عقب نشینی باعث شد دشمن بار دیگر چهارراه خندق را تصرف و از روی دژ ساحلی(سیل‌بند) به سمت جنوب پیشروی کند و لشکر۷ را مجبور سازد پد سمت آبراه شریف را خالی کند(کوچک، شناسنامه...، ص۲۰۲؛ کوچک، اطلس...، ص۱۷۰؛ پویا، ص۲۳۹و۲۷۰). گردان کربلا پس از ۸ روز نبرد در شب ۲۵ اسفند۱۳۶۳ بنا به‌دستور فرماندهی لشکر۷، خط پدافندی خود را تحویل یگان جایگزین داد و همراه سایر گردان‌های لشکر- به‌جز گردان‌های عمار و حمزه- شبانه از منطقه خارج و به عقب منتقل شد(کوچک، شناسنامه...، ص۲۰۴؛ کوچک، اطلس ...، ص۱۷۱).

مأموریت پدافندی در تنگۀ چذابه(24 فروردین تا۱۵ تیر۱۳۶۴): پس از پایان عملیات بدر، مسئولیت قسمتی از خطوط پدافندی تنگۀ چذابه در شمال شهر بستان به گردان کربلا واگذار شد. گردان برای اجرای این مأموریت، گروهان نجف‌اشرف را درخط پدافندی تنگۀ چذابه مستقر کرد. در این عملیات پدافندی دو نفر از رزمندگان گردان بر اثر اصابت ترکش خمپارۀ دشمن به شهادت رسیدند(تحقیقات...، بش).

مأموریت پدافندی در جزیرۀ مجنون شمالی(11مهرتا۳۰آبان۱۳۶۴): با واگذاری مأموریت پدافندی در منطقۀ مقابل جزیرۀ مجنون شمالی، گردان کربلا دوباره به هورالهویزه بازگشت و با استقرار در سه پاسگاه آبی خندق، حُنین و بدر در عمق ۱۲ کیلومتری غرب جادۀ شهید همت اقدام به پدافند نمود. در این مأموریت دسته‌های هر گروهان‌ به تناوب به منطقه اعزام و در محل پاسگاه‌ها تعویض و جایگزین می شدند(همان).

عملیات والفجر۸ : این نبرد از۲۰بهمن تا ۱اسفند۱۳۶۴ با رمزیا فاطمه‌الزهرا(س) در مرز جنوبی استان خوزستان و جنوب جزیرۀ آبادان با هدف تصرف منطقۀ فاو و پیشروی به سمت ام‌القصر و قطع ارتباط کشور عراق با خلیج‌فارس اجرا  شد. قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) اجرای عملیات را با به کارگیری دو قرارگاه عملیاتی کربلا و نوح بر عهده داشت(علایی، ج۲، ص۱۵۵-171). لشکر ۷ولیعصر(عج) تحت‌امر قرارگاه کربلا مأموریت داشت با استعداد ۹ گردان پیاده و با استفاده از دو نهر رسول (ابودگل) و انصار (عریض)، از دو محور تک ‌کرده،  دشمن بعثی را از انتهای شرقی شهرک فاو تا کوت‌حاج‌رشید (روستایی در جنوب شهر فاو عراق) منهدم و ضمن تصرف این منطقه، در خط‌حد واگذارشده پشت جادۀ سوم فاو- بصره پدافند کند و آماده باشد بنا به‌ دستور، تک خود را تا کنار خورعبدالله ادامه دهد(کوچک، شناسنامه...، ص۲۱۶؛ کوچک، اطلس...، ص۱۸۰).

گردان‌کربلا به منظور کسب آمادگی‌ برای شرکت در این عملیات، پس از جذب نیرو خصوصاً افراد با تجربه و سازماندهی آن ها، حدود سه ماه مانده به آغاز عملیات، نیروهایش را در اردوگاه آموزشی لشکر۷ در پشت پادگان کرخه مستقر کرد و توانی عمده را  به انواع آموزش‌های عمومی، ویژه و تخصصی و انجام تمرین ها و رزمایش‌های رزمی اختصاص داد و از روز ۶ دی۱۳۶۴ نیز نیروهای خود را برای فراگیری آموزش‌های آبی‌خاکی به پادگان آموزشی پلاژ اندیمشک اعزام کرد(پویا، ص ۲۹۸-304)؛ سپس، از ۷بهمن۱۳۶۴ نخست نیروهایش را به آبادان اعزام و در روستای خضر نبی در حاشیۀ رودخانۀ بهمنشیر مستقر کرد و با توجه به شباهت بهمنشیر  به منطقۀ عملیاتی، ۲ بار در این رود تمرین کرد و۱۰روز بعد نیز به  اطراف روستای گُسْبِه(قُصْبِه)* در کرانۀ اروندرود تغییر مکان داد و مهیای اجرای عملیات شد(پویا، ص ۳۱۴- 322).

در  مرحلۀ نخست عملیات، که از ساعت۲۲:۱۲روز۲۰ بهمن با اعلام رمز توسط قرارگاه کربلا آغاز شد، پس از آن که گردان‌ خط‌شکن بلال توانست خط اول دشمن در ساحل غربی اروندرود را شکسته ، پاک‌سازی کند و روی خاکریز ب‌شکل در نخلستان مستقر شود، گردان‌کربلا از نهرانصار(عریض) در محور دوم وارد عمل شد و با عبور از اروندرود نیروهایش را در مرحلۀ دوم حمله به ساحل دشمن رساند و عملیاتش را در همان شب اول آغاز کرد. گردان، ابتدا اقدام به پاکسازی و تأمین نخلستان درقسمت شرقی شهر فاو، حدفاصل شرق نهر۱۱(بدر) تا غرب نهر۸(احد) کرد که ضمن آن توانست قرارگاه تیپ۱۱۱ ارتش عراق را محاصره کند و فرمانده تیپ و تعدادی از عناصر آن را در این منطقه به اسارت درآورد و سپس تا انتهای نخلستان و  تا جادۀ فاو- رأس‌البیشه پیش برود، ولی با شلیک‌های پی‌درپی دشمن از چپ و راست به گردان اجازۀ استقرار روی خط پیروزی داده نشد و طبق دستور یک گام عقب‌نشینی کرد(کوچک، شناسنامه...، ص ۲۲۸-236؛ کوچک، اطلس‌...،ص۱۸۲؛ پویا، ص۳۳۷).

لشکر۷ از روز ۲۳ بهمن و شب چهارم عملیات، بنا به دستور قرارگاه کربلا، مأموریت یافت در شمال شهر فاو و در دو طرف جادۀ فاو- البحار استقرار  یابد و حدفاصل تیپ قمربنی‌هاشم(ع) را در سمت راست و لشکر امام‌حسین(ع) را در سمت چپ پوشش دهد. لشکر پس از استقرار در این منطقه، هر ۴۸ساعت یکبار گردان‌ها را تعویض و به این شکل مدام خط پدافندیش را تقویت میکرد. این خط پدافندی، یکی از محورهای اصلی تک دشمن بود و چندین بار هدف پاتک‌های عراقی‌ها قرار گرفت. در این مرحله از عملیات، که در دو نوبت مسئولیت خط ‌پدافندی به گردان‌کربلا واگذار شد، دشمن چندین بار اقدام به پاتک کرد که در هربار با مقاومت نیروهای گردان و با تحمل تلفات، مجبور به عقب‌نشینی و فرار شد. مهم ترین این پاتک ها را دشمن پس از تحویل خط پدافندی در شب ۲۷ بهمن به گردان‌های کربلا و سلمان در عصر روز ۲۸ بهمن برای سومین بار اجرا کرد که با کشته یا زخمی شدن  بیش از۱۵۰تن از نیروهایش مجبور به عقب‌نشینی شد(کوچک،شناسنامه...،ص ۲۳۸). دشمن در عملیات والفجر۸ به طور وسیع از بمباران هوایی و گازهای شیمیایی استفاده نمود، بطوریکه تمام نیروهای گروهان قدسِ گردان شیمیایی شدند. در این عملیات ۲۱ نفر از رزمندگان گردان کربلا از جمله دو معاون گردان، عبداله محمدیان و عبدالحسین آقایی به شهادت رسیدند(تحقیقات...، بش) ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬


مأموریت پدافند در منطقۀ فاو(3تا۲۵ اسفند۱۳۶۴و۱۵  فروردین تا ۲۰اردیبهشت۱۳۶۵): با فتح فاو و پایان عملیات والفجر۸، برای تثبیت خط‌پدافندی و مقابله با پاتک‌های دشمن به لشکر ۷ولیعصر(عج) مأموریت پدافند در پشت خاکریز تازهاحداثشده، حدفاصل جاده فاو- البحار تا کنارۀ اروندرود که حدود۱۹۰۰متر طول داشت، واگذار شد. نیروهای دشمن در این محور برای بازپس‌گیری مناطق تصرف‌شده، روزانه چهارتا پنج نوبت با به کارگیری یگان های زرهی و پیاده و با پشتیبانی آتش شدید توپخانه، اقدام به پاتک علیه مواضع نیروهای خودی میکردند که با مقاومت نیروهای رزمنده این پاتک‌ها ناکام میماند. در این مأموریت پدافندی، گردان‌های لشکر به‌ترتیب در خط پدافندی مستقر میشدند. گردان کربلا نیز در نوبت اول از ۳تا۲۵ اسفند۱۳۶۴ و بار دیگر از ۱۵فروردین تا۲۰اردیبهشت۱۳۶۵در این خط پدافندی مستقر گردید که طی‌ آن تعدادی از نیروهای گردان مجروح و  2تن نیز به شهادت رسیدند(تحقیقات...، بش؛ کوچک، شناسنامه...،ص ۲۴۷-248).

عملیات آفندی در منطقۀ فکه و محور پیچ‌انگیزه(21تا ۳۱ اردیبهشت۱۳۶۵): به دنبال اجرای موفقیت‌آمیز عملیات والفجر۸ و ناامیدی نیروهای دشمن از بازپس‌گیری فاو، ارتش بعث عراق با اتخاذ سیاست جنگی جدیدی موسوم به «استراتژی دفاع متحرک»، عملیات‌های متعددی را در سرتاسر جبهه‌ها طراحی و اجرا کرد و توانست برخی از مناطق حساس را به اشغال خود درآورد.  به همین منظور، دشمن در جبهۀ میانی و استان ایلام از روز ۱۰اردیبهشت ۱۳۶۵ حملاتی را در مناطق عمومی فکه، شرهانی و پیچ‌انگیزه آغاز و با اسارت جمعی از نیروهای ارتشی مستقر در مواضع پدافندی، بخشی از این مناطق را اشغال کرد. به دنبال این حملۀ دشمن، گردان‌هایی از لشکرهای۷ولیعصر(عج)، 27محمدرسول‌الله(ص)، 19فجر و تیپ ۱۸الغدیر در مدت کوتاهی برای مقابله با تهاجم و عقب راندن دشمن عازم منطقه شدند. گردان کربلا نیز از روز ۲۱ اردیبهشت به این منطقه اعزام و مأمور اجرای تک ایذایی در منطقۀ عمومی فکه و محور پیچ‌انگیزه شد. گردان در این مأموریت با هدف مقابله و انهدام تانک‌های دشمن، دسته‌های ۱۸ نفرۀ آرپیجیزن را سازماندهی کرد. پس از حملۀه رزمندگان و وارد آوردن خسارات و تلفات فراوان و جلوگیری از پیشروی بیشتر دشمن برای تصرف مناطق مهم، مأموریت گردان در۳۱اردیبهشت به پایان رسید(رزاق‌زاده، ص۷۸و۷۹؛ تحقیقات...، بش).

مأموریت پدافندی در جزیرۀ مجنون شمالی(2مردادتا۱۵شهریور۱۳۶۵): گردان در این مأموریت وظیفۀ حراست از خط ‌پدافندی را با استقرار در سه پاسگاه آبی خندق، حُنین و بدر در فاصلۀ  دوازده کیلومتری از جادۀ شهید همت اجرا  کرد. در این مأموریت، هر گروهان به نوبت یک دسته را به ‌منطقه اعزام و درپاسگاه‌های آبی مستقر میکرد.گرمای فصل تابستان و رطوبت ذاتی هور، سخت‌ترین شرایط آب و هوایی را در این دوره برای نیروها رقم زد؛ اما خوشبختانه این مأموریت هیچ گونه تلفاتی به‌همراه نداشت(تحقیقات...، بش).

مأاموریت پدافندی در فاو(25 شهریورتا ۲۵ آبان ۱۳۶۵): سومین مأموریت پدافندی در منطقۀ فاو از ۲۵ شهریور۱۳۶۵ به مدت ۲ماه و به دلیل حساس شدن منطقه و تحرکات دشمن، به گردان کربلا واگذار شد. در این مأموریت، به دلیل طولانی بودن خط حد واگذار شده به گردان، فاصلۀ نزدیک خطوط پدافندی بین نیروهای خودی و دشمن که در برخی نقاط به زیر صد متر میرسید و همچنین تبادل آتش بسیار شدید بین طرفین، هر سه گروهان به طور همزمان در خط پدافندی به کار گرفته شدند(تحقیقات...، بش)

عملیات کربلای۴: این عملیات از۳ تا ۵ دی۱۳۶۵، با رمز یامحمد(ص) و با هدف تصرف ابوالخصیب، محاصرۀ نیروهای مستقر در شبه‌جزیرۀ فاو و تهدید بصره از جنوب اجرا شد(کارنامۀ نبردهای زمینی، ص۹۷). لشکر۷ ولیعصر(عج) که زیرامر قرارگاه نوح بود، مأموریت داشت با عبور از اروندرود در سه مرحله تک کند و ضمن انهدام نیروهای دشمن، جزیرۀ سهیل و جاده البحار و نفت وطنی را تصرف و سپس منطقۀ حدفاصل جاده‌های استراتژیک و البحار در مقابل جزیرۀ مینو را تأمین کند، ضمن آن که میبایست درمرحلۀ اول به عبور ازخط تیپ ۱۸ الغدیر و درمرحلۀ دوم نیز به عبور از خط لشکر۳۳ المهدی(عج) کمک می‌کرد، بنا بر طرح مانور لشکر۷، در مرحلۀ اول گردان کربلا به‌همراه گردان‌های بلال و عمار مأموریت داشتند به عنوان خط‌شکن پس از عبور گروهان‌های غواص از اروندرود تک کنند و ضمن انهدام نیروهای خط اول دشمن، ساحل غربی اروندرود را تصرف کرده، سرپل به‌دست‌آمده را گسترش دهند (کوچک، شناسنامه...، ص ۲۵۰؛ کوچک، اطلس...،ص۱۹۵).  

گردان کربلا برای این عملیات از اواسط آبان ماه فراخوان نیرو داد و پس از تکمیل استعداد و سازماندهی نیروها، در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۶۵ از پادگان کرخه برای فراگیری آموزش‌های آبی‌خاکی به پادگان پلاژ اندیمشک عزیمت کرد. گروهان نجف‌اشرف نیز که به عنوان گروهان غواص خط‌شکن انتخاب شده بود، دوره‌های ویژۀ غواصی و سرپل‌گیری را گذراند(پویا، ص۳۶۸-370). پس از اتمام آموزش‌ها، گردان بنا به دستور در ۲۵ آذر ۱۳۶۵ به جزیرۀ آبادان عزیمت کرد و جهت تمرین و مانور در اروندرود در منطقۀ گسبه(روبروی فاو) مستقر شد و ۷روز بعد هم برای شرکت در عملیات، به شهر آبادان تغییر مکان داد. در آستانۀ عملیات نیز حدود۵۰ نفر از نیروهای قدیمی گردان، شاغل در قرارگاه نصرت به نیروهای گردان ملحق شدند(پویا، ص۳۷۴).

با آغاز مرحلۀ اول عملیات کربلای۴ در روز ۳ دی۱۳۶۴، گردان کربلا که طبق آخرین تغییرات طرح مانور مأموریت یافته بود خط دشمن در شمال و خارج از جزیرۀ سهیل را تصرف و از جناح راست با لشکر ۳۳ المهدی(عج) الحاق کند، نیروهای پیاده‌اش را در ساعت ۱۷:۰۶ کنار نهر جرف در جزیرۀ مینو مستقرکرد. محل رهایی غواص‌ها از کنار تلمبه‌خانه دیری فارم آبادان در شمال جزیرۀ مینو بود و محل حرکت قایق‌هایی که گروهان‌ها را از اروندرود عبور میدادند۵۰۰ تا ۷۰۰ متر پایین‌تر از محل رهایی غواص‌ها در داخل نهر  جرف بود(جهانی مقدم، شیرخانی، ص۱۶۹-180).غواص‌های گردان در ساعت ۲۱ براساس زمان‌بندی قرارگاه نوح، به سمت نیروهای دشمن حرکت ‌کردند.گردان کربلا هم‌زمان با اعلام رمز عملیات در ساعت ۲۲:۴۵،  با عبور نیروهایش از اروندرود وارد درگیری با دشمن شد و توانست خط اول دشمن را  بشکند و ساحل غربی اروند را پاکسازی و زمینۀ عبور گردان جعفرطیار را به‌منظور پیشروی در عمق و تأمین جادۀ بصره- البحار مهیا کند؛ ولی گردان جعفرطیار، که پس از عبور تا جادۀ بصره- البحار پیش رفته بود، به دلیل الحاق نشدن لشکر۳۳ المهدی و همچنین روشن شدن هوا، بنا به دستور لشکر۷ در۵:۳۰ صبح به خاکریز دوم عقب‌نشینی کرد و در کنار گردان کربلا خط پدافندی مشترکی تشکیل داد(کوچک، شناسنامه...، ص۲۵۹-260؛ کوچک، اطلس ...، ص۱۹۶-197).

با روشن شدن هوا، دشمن نیروی احتیاط زرهی‌اش را از روبروی گردان کربلا و جعفرطیار وارد عمل کرد، ولی پس از درگیری شدید و مقاومت سخت این دو گردان‌ مجبور به عقب‌نشینی ‌شد. دشمن بار دیگر ازسمت لشکر ۳۳ المهدی(عج) و از روبه‌روی جزیرۀ سهیل به گردان‌های کربلا و جعفرطیار پاتک کرد و آن ها را از پهلو دچار مشکل کرد. این گردان‌ها تا ساعت۸:۳۰ صبح منتظر نیروهای کمکی برای توسعۀ سرپل بودند  و به دلیل ناامن شدن اروندرود، امکان عبور آن ها وجود نداشت. دشمن بار دیگر با سازماندهی نیروهایش از دو جناح به گردان‌های کربلا، جعفرطیار و بلال حمله‌ کرد و در این درگیری با بستن عقبۀ آن ها امکان تردد را برایشان مشکل کرد؛ اما با فشاری که گردان‌های کربلا و جعفرطیار از خط دوم به سمت خط نخست دشمن درساحل اروند وارد کردند، بخشی از معبر(معبر ورودی به خط اول دشمن) را باز کردند و نیروهای خودی توانستند به ساحل اروند برسند. با این‌حال، نیروهای این دو گردان وقتی عرصه را بر خود تنگ دیدند، در حالی که هیچگونه  وسیلۀ ترابری هم در اختیار نداشتند، ناگزیر به آب زدند و شناکنان عقب‌نشینی را آغاز کردند(کوچک، شناسنامه ...،ص۲۶۰و۲۶۱؛ کوچک، اطلس...، ص۱۹۷). دراین عملیات، اسماعیل فرجوانی، فرمانده گردان و۹۰ نفر از نیروهای گردان به شهادت رسیدند که تعداد زیادی از شهدا در منطقۀ عملیاتی باقی ماندند. تعداد زیادی از نیروهای گردان هم مجروح شدند و ۹ نفر نیز به اسارت دشمن درآمدند(تحقیقات...، بش).

عملیات کربلای۵: این عملیات از ۱۹دی تا ۷بهمن۱۳۶۵، با رمزیازهرا(س) و با هدف تصرف شلمچه و پیشروی به‌سمت بصره اجرا شد. قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه پاسداران با به کارگیری سه قرارگاه کربلا، نجف و قدس فرماندهی این عملیات را برعهده داشت(اطلس فشرده نبردهای‌زمینی، ص۷۶). لشکر۷ ولیعصر(عج) در شب اول عملیات احتیاط قرارگاه قدس بود و از شب دوم، زیرامر قرارگاه کربلا وارد عمل شد. اجرای تک برای تصرف دو هلالی گوشۀ کانال ماهی و پاکسازی آن ها، تکروی سنگرهای نون‌شکل ۲۷، ۲۸و۲۹، عملیات احداث خاکریز در دو نوبت و تصرف سنگرهای نونی ‌شکل۱۵،۱۴،۱۲،۱۱ ازجمله مأموریت‌های لشکر۷ در این عملیات بود(کوچک، شناسنامه...، ص۲۶۴).

گردان کربلا به علت تلفات سنگینی که در عملیات کربلای۴ متحمل شد، درمرحلۀ اول عملیات نتوانست واردعمل شود. در این بازۀ زمانی، علیرضا معینیان فرماندۀ گردان، نیروهای بازمانده را در حد یک گروهان به‌اضافۀ سازماندهی و در محل گروهان پل واقع دردشت جفیر نزدیک پادگان حمید مستقر کرد(تحقیقات...، بش). گردان‌ از روز۲۳دی وارد منطقۀ عملیاتی شد و در شهرک دوعیجی عراق مستقرگردید. طبق برنامه، گردان کربلا میبایست به دنبال گردان جعفرطیار حرکت کرده، پس از تصرف نونی‌شکل‌های۱۹و۲۰، با استقرار در این مواضع به گردان جعفرطیار در مقابل پاتک‌های دشمن کمک کند؛ بنابر این، گردان کربلا همزمان با درگیر شدن گردان جعفرطیار درساعت ۱۹:۴۵، یک دسته‌اش را جهت نگهداری نونی‌شکل‌ها به کمک گردان جعفرطیار و دستۀ دیگرش را جهت تأمین لودرهای در حال احداث خاکریز وارد عمل کرد. در روزهای بعد نیز گردان کربلا بنا به وضعیت، در خطوط مختلف نبرد به کارگیری شد که درخلال یکی از این مأموریت‌ها ، سنگر فرماندهی اش در روز۱بهمن۱۳۶۵ هدف موشک ضد زره مالیوتکای دشمن قرار گرفت و فرماندهگردان به شدت مجروح شد و تمامی بیسیمچی‌ها و فرمانده گروهان نجف‌اشرف به شهادت رسیدند(جهانی‌مقدم، شیرخانی، ص۲۱۱؛ کوچک، اطلس...، ص۲۰۷).

در مرحلۀ بعدیِ عملیات، گردان‌های کربلا و امیرالمومنین(ع) در روز۷ اسفند ۱۳۶۵ مأموریت یافتند نونی‌شکل‌های ۱۲و۱۳ در کنار کانال پرورش‌ماهی را تصرف کنند. گردان‌کربلا  در آغاز می بایست وارد قرارگاهی از دشمن در پشت نون‌شکل۱۴شده، آن‌جا مستقر شود، سپس پیشروی کرده، خاکریزی حدفاصل کانال‌ماهی و نونی‌شکل۱۲را  به تصرف خود در‌آورد. با ورود دو گردان کربلا و امیرالمؤمنین به نونی‌شکل۱۵، عملیات آغاز شد؛ از آن‌جا که این منطقه برای عراقی‌ها بسیار حساس شده بود، فشار سنگینی به این دو گردان وارد آوردند. آتش دشمن چنان شدید بود که در همان ابتدا سازمان گردان  امیرالمؤمنین(ع)  از هم پاشید و چون دیگر نمیتوانست به عملیات ادامه دهد، مجبور به عقب‌نشینی شد؛ اما گردان کربلا چهارصدمتر از خاکریز میان کانال‌ماهی و نونی‌شکل۱۲را تصرف کرد و روی آن مستقر شد، ولی به دلیل  متصل نشدن خاکریز جناح چپش، که لشکر انصارالمهدی(عج) باید آن را اجرا می‌کرد و همچنین ناموفق بودن گردان امیرالمؤمنین(ع) در تصرف نون‌شکل‌های ۱۲و۱۳، در نهایت  زیر فشار شدید دشمن مجبور به عقب‌نشینی شد(کوچک، اطلس‌ لشکر۷...،ص۲۱۲؛ مسعودمنش؛ ابراهیمی). گردان‌کربلا در این دو مرحله از عملیات، ۳۹ شهید و تعداد زیادی مجروح داد(شناسنامه عملیاتی گردان‌کربلا، کربلای۵؛ میاحی).

عملیات نصر۴: این نبرد از ۳۱خرداد تا ۱۴تیر۱۳۶۶، بارمز یا امام‌جعفر‌صادق(ع) و با طراحی و فرماندهی سپاه‌پاسداران، در چهار محور و در چهار مرحله با هدف ‌آزادسازی شهر ماووت، ارتفاعات‌ ژاژیله، قشن، یال‌غربی ارتفاعات‌گلان، تپه‌دوقلو (بالوکاوه) و دشت‌ بالوسه در منطقۀ شمال‌شرق سلیمانیه عراق اجرا شد(کارنامۀ نبردهای زمینی، ص۱۴۳). لشکر۷ولیعصر(عج) در مرحلۀ نخست مأموریت داشت با گردان‌های فجر و کربلا به ترتیب به عنوان خط‌شکن و دنبال‌کننده، تپۀ شماره۱ یال ارتفاع قشن مشرف به شهر ماووت عراق را تصرف کند. در مرحلۀ دوم نیز با گردان‌های فتح و حمزه به ترتیب به عنوان خط‌شکن و احتیاط برای تصرف تپه‌های ۲و۳ یال ارتفاع قشن وارد عمل شود(کوچک، اطلس...،ص۲۲۴)

گردان کربلا پس از دو عملیات سنگین کربلای۴ و۵، سازمان خود را با نیروهای جدید بازسازی  کرد. این نیروها که عمدتاً جوان و کمسابقه بودند، نیاز به آموزش و کسب تجربه داشتند. این درحالی بود که با شروع سال ۱۳۶۶ش گردان برای شرکت در عملیات نصر۴ به کردستان اعزام شد؛ به همین سبب اولین برنامۀ گردان تا قبل از شروع عملیات، آموزش نیروها در شرایط سخت و پیاده‌روی طولانی درمناطق هموار و کوهستانی به مدت ۳۵روز برای بالابردن توان رزمی‌شان بود(تحقیقات...، بش).

گردان‌کربلا در مرحلۀ نخست عملیات و از روز۷تیر با گردان فجر که بر اثر پاتک‌های دشمن تلفات زیادی  داده بود، روی تپۀ شماره۱(ارتفاع۱۴۹۴) ارتفاعات قشن تعویض شد  و پس از استقرار، در برابر دو پاتک سنگین عراقی‌ها در ساعت ۲بامداد و فردای آن روز مقاومت از خود نشان داد و نیروهای دشمن را مجبور به عقب‌نشینی کرد(کوچک، اطلس...،ص۲۲۶).گردان‌کربلا در ادامۀ عملیات و پس از آن که گردان‌ فتح تپۀ شماره۲ یال قشن(ارتفاع۱۴۴۰)را تسخیر کرد، جایگزین این گردان  شد و با گروهان‌های قدس و مکه روی تپه‌های۱و۲ قشن مستقر و موفق به تثبیت آن‌ها گشت. دراین مأموریت تعدادی ازنیروهای گردان‌کربلا مجروح شدند و ۵تن به شهادت رسیدند(کوچک، شناسنامه...،ص۳۰۵و۳۰۶؛ طبری؛ اسدپور).

مأموریت پدافندی در منطقۀ ماووت(27 آذرتا ۲۷ بهمن ۱۳۶۶): این مأموریت در زمستان سال۱۳۶۶ش به منظور حفظ تپه‌های ۱و۲ و یال تخته‌سنگی در ارتفاعات قشن به گردان‌کربلا محول شد. از  ویژگی‌های قابل توجه این مأموریت، می‌توان به سرمای شدید منطقه که گاهی به ۳۰ درجه سانتیگراد زیر صفر می‌رسید و بارش شدید برف و باران- گاه به‌مدت یک هفتۀ  پیاپی- اشاره کرد که بر اثر آن پشتیبانی از نیروهای در خط به سختی و کندی صورت میگرفت، به شکلی که بارها ۳ یا ۴ روز هیچ غذایی به نیروهای مستقر درخط نمی‌رسید و برای آشامیدن آب نیز باید برف‌ها را آب می‌کردند. بعد از کسب تجربه در این موارد، مواد غذایی به صورت خام و با استفاده از قاطر به خط پدافندی و سنگرها فرستاده میشد و پخت غذا در سنگرها انجام میگرفت. در این مأموریت ۳ تن از نیروهای گردان شهید و تعدادی مجروح شدند(جهانی‌مقدم، شیرخانی، ص ۲۲۸؛تحقیقات...، بش)

مأموریت پدافند در منطقۀ خُرمال عراق(6 اردیبهشت تا اواخر تیر۱۳۶۷): این مأموریت بعد از پایان عملیات والفجر۱۰ به گردان کربلا واگذار شد. در عملیات والفجر۱۰ که از۲۴تا۲۹اسفند۱۳۶۶ در شرق سلیمانیۀ عراق اجرا شد، شهرهای حلبچه، دوجیله، خُرمال(خورمال) و۱۲۰۰کیلومتر مربع از استان کردستان عراق به تصرف رزمندگان ایرانی درآمد. گردان برای اجرای این مأموریت ابتدا در منطقه‌ای به نام دره‌مار استقرار یافت و سپس مسئولیت خط پدافندی روی ارتفاعات شنام(2045) در منطقۀ خرمال را  بر عهده گرفت. آتش دشمن در این منطقه به دلیل فاصلۀ زیاد خطوط پدافندی کمتر بود و گردان در این مأموریت بجز چند مجروح، تلفات آن چنانی نداشت(کارنامۀ نبردهای زمینی، ص۱۴۸؛ تحقیقات...، بش).

مأموریت پدافندی در منطقۀ کوشک(4 مرداد تا ۱۵ مهر۱۳۶۷): ارتش عراق در سحرگاه جمعه ۳۱تیر۱۳۶۷ و تنها سه روز پس از آن که ایران قطعنامۀ ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفته بود، بار دیگر از دو محور کوشک و شلمچه به داخل خاک ایران پیشروی کرد و ضمن تصرف کانال شهید ادب در محور شلمچه و تصرف جادۀ المهدی(عج)در محور کوشک، به حاشیۀ جادۀ اهواز- خرمشهر رسید وسی کیلومتر از این جاده را هم تصرف  کرد. گردان کربلا که در این مقطع در پادگان‌کرخه مستقر بود،  نخست به اهواز تغییر مکان  داد و پس از توقفی چند ساعته و فراخوان نیروهایش، برای مقابله و جلوگیری از پیشروی بیشتر دشمن، به طرف سه‌راهی پادگان حمید در جادۀ اهواز- خرمشهر عزیمت کرد و آمادۀ حمله به دشمن شد. گردان کربلا، پس از صدور دستور حمله از سوی لشکر۷، به‌سمت کوشک حرکت کرد، ولی به دلیل آن که نیروهای عراقی منطقه را ترک و به سمت مرزهای بین‌المللی عقب‌نشینی کرده بودند، بدون هیچ درگیریی با دشمن به مرز رسید و در آن جا خط پدافندی تشکیل داد. گردان در این خط پدافندی که آخرین مأموریتش در ۸ سال دفاع مقدس بود، به مدت ۲ ماه و ۱۱ روز حضور داشت(کوچک، اطلس‌لشکر۷...،ص۲۵۸-259؛ پویا، ص۴۱۳؛ جهانی‌مقدم، شیرخانی ، ص۲۴۲).

آخرین وضعیت گردان کربلا پس از پایان دفاع مقدس: پس از پایان دوران دفاع مقدس، ساختار رزمی لشکر۷ولیعصر(عج) در ۱۲آبان۱۳۶۷باردیگر تیپ‌محور شد و سه تیپ پیادۀ حضرت‌حجت(عج) اهواز، تیپ پیادۀ کمیل(امام‌حسن(ع))بهبهان وتیپ پیادۀ حضرت ‌مهدی(عج) دزفول تشکیل گردید و گردان‌کربلا از آن زمان تاکنون در سازمان تیپ حضرت‌حجت(عج) قرار گرفته است. این تیپ در سال ۱۳۶۹ش، پیرو ابلاغ فرماندهی کل سپاه پاسداران مبنی بر تشکیل لشکر۷ زرهی ولیعصر(عج) درخوزستان، به تیپ یکم زرهی حضرت‌حجت(عج) تبدیل وضعیت شد و از نیمۀ اول سال۱۳۸۷ش نیز با ادغام ستاد لشکر۷ و منطقۀ مقاومت بسیج خوزستان و تشکیل سپاه استانی ولی‌عصر(عج)،  این تیپ تحت‌امر نیروی زمینی سپاه پاسداران قرار گرفته است و با نام تیپ مستقل زرهی حضرت‌حجت(عج) به اجرای مأموریت میپردازد(کوچک، اطلس‌ لشکر۷...،ص۲۱؛ کوچک، شناسنامه رزمی...،ص۳۵۲و۳۵۳).


مآخذ: اسدپور، حسن، مصاحبه با مولف، ۲۵ دی ۱۴۰۱؛ اقبال‌منش، ابوالقاسم، مصاحبه با مولف، ۱۸ اسفند ۱۴۰۱؛ تحقیقات منتشر نشده گردان کربلا لشکر ۷ ولی عصر(عج)، شناسنامه گردان در دوران دفاع مقدس، موجود در اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خوزستان؛  اطلس جنگ ایران و عراق، فشرده نبردهای زمینی، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران، ۱۳۸۲ش؛ بختیاری، مسعود، عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر، تهران، ایران سبز،۱۳۸۰ش؛ بختیاری، مسعود، معارف جنگ، عملیات بیت‌المقدس (طرح عملیات کربلا۳)، به قلم جمعی از اعضاء هیئت علمی و پیشکسوتان دفاع مقدس، تهران: ایران سبز، چاپ چهارم،۱۳۹۶ش؛ پویا، محسن، ستاد گردان‌، به کوشش غلامرضا جهانی مقدم، اهواز، سرزمین نور، ۱۴۰۰؛ جوادی‌پور، محمد، نیکفرد، علی، حسینی، سیدیعقوب، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، جلد اول (نبردهای غرب دزفول)، تهران: انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی آجا، چاپ اول،۱۳۹۴ش؛ جهانی‌مقدم، غلامرضا، شیرخانی، پشت دروازه شهر، تهران، پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، ۱۳۹۲ش؛ جهانی‌مقدم، غلامرضا، مصاحبه‌های تاریخ شفاهی گردان‌کربلا، ۱۳۸۹ش؛ حبیبی، ابوالقاسم، اطلس خوزستان در جنگ ایران و عراق، تهران:  مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۳ش؛ حبیبی، ابوالقاسم، اطلس راهنما ۸، دزفول شوش اندیمشک در جنگ، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس،تهران: ۱۳۸۵ش؛ حسینی، سیدیعقوب، عملیات رمضان: تیرماه ۱۳۶۱، تهران: ایران سبز،۱۳۹۳ش؛ حسینی، سیدیعقوب، نبردهای سال۱۳۶۲تاپایان۱۳۶۴، تهران: ایران سبز،۱۳۸۹ش؛ خمیسی، فرید، مصاحبه با مولف، ۵ شهریور ۱۴۰۱؛ درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق، ج ۲، خرمشهر تا فاو، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران، ۱۳۸۱ش؛ رزاق زاده، امیر ، اطلس راهنما ۳، ایلام در جنگ، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران،۱۳۸۳ش؛ راسخ، رحیم، مصاحبه با مولف، ۱۴ شهریور ۱۴۰۰؛ رشید، محسن، اطلس حماسه خرمشهر، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس‏،1397ش؛ شاه حسینی پور، مصاحبه با مولف، ۱۷ دی ۱۴۰۱؛ شهبازی، حمید، مصاحبه با مولف، ۱۳ مرداد ۱۴۰۱؛ علایی، حسین ،روند جنگ ایران و عراق، جلد۱، تهران: مرز و بوم، ۱۳۹۱ش؛ علایی، حسین، روند جنگ ایران و عراق، جلد۲، تهران: مرز و بوم، ۱۳۹۱ش؛ عملیات بیت‌المقدس، آزادی خرمشهر (طراحی، اجرا، نتایج، بازتاب‌ها، واکنش‌ها)، تهران، سپاه‌ پاسداران ‌انقلاب‌ اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ،۱۳۸۲ش؛ عملیات خیبر، تصرف جزایر مجنون(طراحی، اجرا، نتایج، بازتاب‌ها)، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ اول، ۱۳۸۲ش؛ عملیات رمضان، ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز (طراحی، اجرا، نتایج و بازتاب)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران، تهران، ۱۳۸۴ش؛ عملیات فتح‌المبین: آزادسازی غرب کرخه، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ،۱۳۸۴ش؛ عملیات کربلای۵، پیشروی در شرق بصره(طراحی، اجرا، نتایج، بازتاب‌ها)، ضمیمه عملیات تکمیلی کربلای۵ - عملیات کربلای۸ تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکزمطالعات و تحقیقات جنگ،۱۳۸۳ش؛ طبری، حمید، مصاحبه با مولف، ۲۸ مهر ۱۴۰۰؛  کارنامۀ نبردهای زمینی، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ،۱۳۸۱ش؛ کوچک، عبدالمحمد، اطلس ‌لشکر۷ ولیعصر(عج)، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس،۱۳۹۸ش؛ کوچک،عبدالمحمد، شناسنامه لشکر۷ ولی‌عصر(عج) در دوران دفاع مقدس، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۴۰۰ش؛ کیهان‌پناه، امیرحسین، اطلس نبرد بیت‌المقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۶ش؛ مسعودمنش، محمد، مصاحبه با مولف، ۸ آبان ۱۴۰۱؛  معین‌وزیری، نصرت‌الله، نیروی زمینی در عملیات فتح‌المبین، تهران: ایران سبز،۱۳۹۲ش؛ موسوی قویدل، سیدعلی‌اکبر، عملیات فتح‌المبین«قرارگاه کربلا» ، تهران: ایران سبز، چاپ اول،۱۳۸۶ش. میاحی، حبیب، مصاحبه با مولف، ۱۹ مرداد ۱۴۰۱؛ نصاری، مجید، معبر رهایی، به کوشش غلامرضا جهانی مقدم، اهواز: سرزمین نور، ۱۴۰۳.

 

/غلامرضا جهانی مقدم/

کربلا ، گردان

شناسه مدخل۶۲۰۷۷۳
شناسه مقاله۱۸۹۴
استانخوزستان
کارگروهدفاع مقدس
گروهجغرافیا و نظامی
زیرگروهگردان
ارجاعیخیر
جلد چاپیجلد اول
آخرین ویرایشچهارشنبه، ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

دانشنامهٔ استانی دفاع مقدس



نمایش بیشتر